مقدمه
تا کنون، در عرصه طراحي ديجيتال، طراحان با دو روش طراحي سنکرون و آسنکرون روبرو
بوده اند. اگر چه روش طراحي آسنکرون نسبت به سنکرون قديميتر است، اما گذر زمان در صنعت
ميکروالکترونيک و تغيير نيازها و راهکارها، موجب شده است تا روش سنکرون، روشي غالب در
طراحي اينگونه مدارها گردد. به تبع اين موضوع، حجم تحقيقات بيشتري نيز در اين روش مترکز
شده است. در مقابل تحقيقات آسنکرون، اگر نگوييم مهجور مانده است، ميتوان گفت نسبت به
سنکرون بسيار کمتر بوده است که به کمک اين تحقيقات، مشکلات بسياري در اين روش طراحي
حل شده است.
اما دهه اخير، فضاي جديدي را به روش طراحي سنکرون ديکته کرده است. فضايي که در
آن روش طراحي سنکرون به چالشي نسبتا بزرگ کشيده شده است. در اين دهه پيشرفت تکنولوژي
ساخت از يک سو و نياز به مدارهاي پيچيدهتر با کارآيي بالا و مصرف توان کمتر از سوي ديگر،
ضعفهاي بزرگي را در روش طراحي سنکرون آشکار ساخته است. از جمله اين مشکلها ميتوان به
همزمانسازي بلوکهاي سنکروني که با فرکانسهاي مختلف کار ميکنند و نياز به فرکانس بالا در
مقابل مصرف توان کمتر، اشاره داشت که موازنه همه اين هدفها کاري سخت و در بعضي موارد غير
ممکن خواهد بوداين چالشها، بعضي محققان را به اين نتيجه رسانده است که به گذشته و روش طراحي آسنکرون نيز توجه نمايند چرا که در اين روش طراحي با حذف سيگنال پالس ساعت که مهمترين عامل ايجاد مشکلهاي روش طراحي سنکرون تشخيص داده شده است و جايگزيني آن با روشهاي دستدهي، فضاي جديدي را پيش روي طراحان قرار خواهد داد و نيازهاي طراحي امروز را برآورده خواهد ساخت و............(جهت مشاهده اطلاعات بیشتر روی لینک زیر کلیک کنید )